مهربون تر از مادر خیلیا هستند ! خیلیا !
يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۱ ب.ظ
دستم درد نمیکنه
اصلا برام مهم نیست قرمز شده
ورم کرده یا کبود شده
گذاشتمش زیر آستینم ...
خوب کردم بهت گفتم روانی
این همه تو به من گفتی روانی
این همه من سکوت کردم
این همه تو هرچی از دهنت در اومد به من گفتی
این همه من روانی هاشو شنیدم و تو خودم مردم
این همه گوشه ی مانتوی من رو کشیدی روبروی آینه و گفتی روانی رو ببین !
این همه ...
منم یه بار بهت گفتم روانی
یه بار تو تمام عمرم
نفس راحت کشیدم
خالی شدم
از تمام این دو سال
که هرچی دلت خواست بهم گفتی
و تهش
جلوی همه انکار کردی
آره
امروز هرچی بهم گفتی صداتو ضبط کردم
دیگه صدای خودتو نمیتونی انکار کنی
امروز ...
آره
اگه عقدت خالی میشه
سمتم اثاث پرت کن
اگه عقدت خالی میشه
هرچی دلت میخواد بگو
اگه آرووم میشی
۹۵/۰۹/۲۱