جایی برای حرف های نگفته !

وقتی حرف هایت را کسی نباشد که بخواند و بشنود و بداند ، این صفحه ی چند اینچی می شود همدمت ! حداقل او دست رویت بلند نمی کند !

جایی برای حرف های نگفته !

وقتی حرف هایت را کسی نباشد که بخواند و بشنود و بداند ، این صفحه ی چند اینچی می شود همدمت ! حداقل او دست رویت بلند نمی کند !

آخرین مطالب

الحمدلله

پنجشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۲۳ ب.ظ

خدایا 

دمت گرم

دمت خیلی گرم

که تو اوج ناله هام

دلخوشی و آرامش برام میباری


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۲۷

نظرات  (۳)

فروش انواع ساعت های مچی 
ارسال به سراسر کشور 
پاسخ:
همین ساعت مچی کم بود !
از پایین اومدم بالا و پست ها یکی بعد از دیگری مثل آوار فرو ریخت سرم. اما این آخری..
خدایا ش،دمت گرم..
مرسی ک اسمت رو گفنتی، جراتِ پرسیدن نداشتم!:)..
و راجبه دیر جواب دادن.. انتظار سخت هست اما سختی ش بخاطر استرسیِ ک میاره، و ده ها سوالی ک زاییده میشند.. ک وای حالش خوبه؟..وای چیزی نشده؟.. وای.. وگرنه جواب یه کامنت ده روز بعد هم داده شه ایرادی بهش نیست..
از دلسوزی های بی رحمانه متنفری و برای ماها دقایقِ کشداری طی شد که از تنفر عبور کنیم، عمقش اونقدر زیاد بود ک اون وسط وسطا یه لحظه یادم رفت داشتم بالا میومدم یا پایین، مثل سقوط تو یه چاه که وسطاش دیگه نمی دونی کجایی و آیا پایانی داره..آیا این نفرت ته داره..
من جوابِ قبل ی رو چندبار خوندم، اگر تناقض هم باشه حداقل برای من خوشحال کننده ست. یه دوره ای بود که همه چیز تو عمل خلاصه میشد، بعد دیگه اونقدر کیفیتِ زندگی پایین اومد تا رسیدیم به "کلمه".. این کلمات تنها دارایی ما هستند و اگر من هنوز این حجم از امیدواری رو تو کلماتت میبینم از هیچی بهتره. ادیان برای نجات اومدند اما خیلی از ما ها خواستیم این نجات رو به عین جلو چشممون ببینیم و چون ندیدیم باختیمشون. مشت رو شل کردیم و از دست دادم. خوشحالم تو کسی رو داری که شکر بگی بهش یا حتی گلایه کنی و امیدوارم از دستش ندی.
+ تو پست های قبلیت.. راجبه بی خیالت شدن و .. هربار نخواستی حرفی بشنوی فقط کامنت اون رو ببند و هربار هم نخواستی جواب بدی ندید بگیر و یا صرفا تایید کن. هیچ ناراحتی ای پیش نخواهد آورد. ملکه تویی..من از تصور بار اضافه ای بودن رو شونه ی کسی دیگه بیزارم. حتی اگه این بار اندازه ی پاسخ باشه.. وسواسِ بیمارگونه دارم به چنین مقوله ای..
++حتی اگه مدال اغشته ب خون باشه باز از راهی که می تونه جلو پات باز کنه کم نخواهد شد.. بگیرش.

پاسخ:
آوار آوار آجر هایی که به زحمت دارم از میون خاک دویده ازشون تو ریه ام که داره خفم میکنه ، حرف میزنم
گاهی خودنمایی های خدا که هر روز داره برام میباره رو میبینم 
و چه خوب گفت شاعر :
حق ز پیدایی است پنهان 

گاهی این دیدنه شیرینه ...
کاش میشد کور نباشم
با عصای سفید تو دنیای بی رنگم نگردم دنبال دلخوشی
کاش چشمامو باز کنم تا ببینم ... 
چرا جرات :) اینقدر ترسناکم :)؟!
ولی دیر جواب دادن علاوه بر این حس کشنده ی نگرانی و اضطراب ، برای من سوالات دیگه هم ایجاد میکنه 
نکنه این هم ترکم کرد ...
نکنه ازم ناراحته
کاری کردم 
یا ...
همیشه ترس از دست دادن اطرافیانم خفم کرده
همیشه ...
میبینی !
فرط تنهایی ... 
کاش همه ی آدم ها نه
حداقل اون هایی که اطراف آدم هستن
اونم نه همشون
اونایی که دلت بهشون خوشه ، دلتو خوش کنن به یه احوال پرسی ...
آدم هایی که کنارت نیستن حق ندارن بگن غلط کردی خودکشی کردی ...
اونا خودشون باعث  بود
اگه کنارت بودن
اگه بهت این حسو میدادن که کسی منتظرته
تو در قبالشون حس مسئولیت می کردی
و هرگز
هرگز
فکرش هم به ذهنت خطور نمی کرد
چراکه عشق ، مهربانی و انتظار حس قشنگیه
خودکشی برای جلب این حس ها نیست
بعد خودکشی اینا میاد ولی موقتیه
اما اصل هدف این نیست
که اگه این باشه آدم خیلی احمقه که این کار رو بکنه ...
خودکشی وقتی میاد که بخوای اضافه بودنتو شیفت دیلیت کنی بره پی کارش !
خودکشی برای ...
بگذریم ... 
دلسوزی های بی رحمانه ... فوضولی های گاه و بیگاهی که لحظه ای فکر نمیکنن حق دارن وارد این خط قرمز بشن یا نه ؟! فکر نمی کنن آیا میخوای اون ها بدونن یا نه ؟! آیا احترام به این خط قرمز مهمه یا نه ... 
آیا تو غرور داری ؟!
نمی شکنی ؟!
اذیت نمیشی ؟!
هر روز با اکراه و ترس از جلوشون رد نمیشی که الان مجبورم حرف های از سر هیچی ندونستنشونو گوش کنم و فقط سکوت کنم یا نه !
میدونی ؟!
دلسوزی یه چیزه و بی رحمانه بودنش هزار هزار چیز !
هزار هزار درد 

عمل نشات گرفته از همین کلماتیه که از دل میان ... شرط اینه از دل باشن ... وقتی به زبونشون آوردی دلت خودش راه رو به سمتشون می کشونه ...
گاهی اینقدر حرف توت داری که از شدت سنگینی نمیتونی سرتو بلند کنی ... 
ادیان نجات دهنده بودند و هستند همیشه
آدم هایی که در راستای محوری حقیقی و قدرتی فوق تمام اراده ها آمدند و کائناتی که در راستای این قدرت به تو کمک می کنند ...
نجات دهندگی اصلیت دینه ... 
ما نمی خوایم دست از انکارش برداریم وگرنه تو دلمون همیشه این نور بوده و هست که خاموش نشدنیه ... 
دل باید به نورش گرم بشه ...
که گرم هست و ما سردش می کنیم !
دعا کن بیشتر حسش کنیم ...
اون ما رو ترک نمیکنه
ما ترکش نکنیم !
میدونی ؟!
گاهی ندیدن میکشتت که ...
یه کرم خاصی که خودت داری برای ناراحت کردن خودت !!!!
میدونی حرف هاشون سر نیزه اس
اما 
بازم میندازی خودتو وسط میدونی جنگ ... 
میبینی ؟!
این حس ملکه بودن و سرزمین دوست داشتنی خودم
عمر زیادی نداشت
این حس رو 
ازم گرفتند
باز و باز و باز
تمام آدم هایی که نادانسته حرف میزنند
یا میشناسنم و میان اینجا رو پیدا می کنن تا فقط بکوبنش تو سرم ... 
نه ...
گاهی بار از رو دوش برمیداری ... 
بار نیستی ...



اگه زندگی ت و حتی اینجا اومدنت مثل موش و گربه بازیِ و آخرین جات رو هم دارن می گیرن پس باید یاد بگیری موش بهتری باشی.. اگه حتی قراره گربه بگیرتت نگذاری این گرفتنو راحت ب دست بیاره..
البته ندید بگیر اینارو، من اجازه ی چیزی گفتن ندارم..
نه، ترسناک نیستی فقط تو سوال پرسیدن خیلی ناشی م و مخصوصا اسم.. آخه خیلیا تمایل دارن ب مخفی نگهداشتنش و منم ک اسممو هی حتی تو جمله های خودم بارها استفاده می کنم.. عادتمه..
این نگارانی رو هم دارم ک یکروز آدرست عوض شه و گم شی تو این بیانِ نچسب..

چقدر کاش.. دل درد می گیره از دیدنش..

پاسخ:
منم می ترسم
از دستت بدم ...
ترکم نکن ...
درست مثل همون فیلم های هندی ...
گفته بودم زود وابسته میشم ؟!
دل خوش می کنم ؟!
تو خیالم باهات چای میخورم ...
دوست داشتی
ایمیلم
هست ... 
خیلی رو دارم 
نه ؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">